میان شخصیت سلیمان که در تورات آمده با شخصیت سلیمان که در قرآن آمده به حدی فرق هست که تقریباً هیچ شباهتی به همدیگر ندارند؛ توراتی که امروز در دست است او را یک پادشاه هوسران دنیادوست و مستکبر که در اواخر عمرش به دین خدا پشت کرده و باصطلاح کافر شده است، معرفی میکند، و توضیح میدهد که انحراف او به دلیل علاقهی او به نی بود که از مردمان مختلف بتپرست گرفته بود و آنها در فکر و روح او نفوذ کرده بودند [1] در حالیکه تصریح کرده است: سلیمان در حکمت از همهی پادشاهان جهان برتر بود و همهی اهل جهان آرزو داشتند به حضور او برسند و حکمتهایی را که خدا در دل او نهاده بود بشنوند. [2] اکنون چنین شخصی که در حکمت سرآمد جهانیان بود چگونه تحت تأثیر هوسهای جنسی و شهوت، دین خود و اجدادش را رها کرد؟! این پرسشی است که نشان از تحریفهای اساسی و عمیق در تورات میدهد.
درباره این سایت